???? ?????? ???? ?????? ???? ???? ????(?) ???
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هادی صالحین
درباره ما
جستجو

کارنامه عملیات
جنگ دفاع مقدس
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
کاربردی
ارسال شده در سه شنبه 92/8/14 ساعت 1:25 ع توسط هادی صالحین


به یقین تاکید و توصیه اى که در روایات نسبت به برپا نمودن مجالس عزا و گریه بر مصائب سالار شهیدان حضرت امام حسین علیه السلام وارد شده است، نسبت به هیچ یک از امامان معصوم علیهم السلام حتى وجود مقدس پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله وارد نشده است. گویا در این مسئله سرى نهفته است که ائمه اطهار علیهم السلام این همه آن را مورد تاکید و سفارش قرار داده اند.

بیان روایات در وعده ثواب هاى عظیم این مجالس به گونه اى است که عده اى آن را اغراق آمیز دانسته و منکر آن شده اند و منشاء آن را غلات دانسته و گفته اند: ثواب باید با عمل تناسب داشته باشد، چگونه ممکن است عمل کوچکى مانند گریه بر امام حسین علیه السلام اینقدر پاداش ‍ عظیم داشته باشد؟!

عده اى هم در نقطه مقابل آن، جنبه افراط را پیمود و معتقد شده اند، همین که انسان بر امام حسین علیه السلام بگرید، هر چند به قدر بال مگسى باشد اهل نجات است، حتى اگر در باتلاق گناه و فساد فرو رفته باشد. در نگاه اینان همه دروغ گویى ها، خیانت ها، ظلم ها و حق کشى ها با قطره اشکى شسته مى شود!

مطمئنا هیچ از این دو دیدگاه که در دو طرف افراط و تفریط واقع شده اند، نمى تواند صحیح باشد. این گونه اظهار نظرها از کسانى عنوان مى شود که نتوانستند براى این روایات و وعده ثواب هاى فوق العاده سوگوارى، تحلیل صحیح و جامعى ارائه دهند و در واقع از درک فلسفه عزادارى عاجز ماندند.

نوشتار کوتاه بنا دارد تا به اختصار، تحلیلی صحیح و منطقى از فلسفه عزادارى ارائه دهد.

علاج بزرگترین بیماری جامعه بشر

اصلی ترین فلسفه قیام و شهادت سیدالشهداء علیه السلام مبارزه با جهل و از این طریق زمینه سازی برای حاکمیت ارزش های انسانی و اسلامی به رهبری اهل بیت علیهم السلام است .بر پایه آن چه بسیاری از منابع معتبر از امام صادق علیه السلام گزارش کرده اند، ایشان در این باره می فرماید:

«...و بَذَلَ مُهجَتَهُ فیکَ لِیَستَنقِذَ عِبادَکَ مِنَ الجَهالَةِ و حَیرَةِ الضَّلالَةِ ؛ (1) و خونش را به خاطر تو بذل کرد تا بندگانت را از جهالت و سرگردانی گمراهی بیرون آورد».

همه آن چه در تبیین فلسفه قیام و شهادت امام حسین علیه السلام ذکر شده، در فلسفه جهل زدایی خلاصه می شود . در حقیقت، «جهل» ریشه همه مصایب و مفاسد جامعه بشر است،(2) و جهل زدایی نه تنها فلسفه قیام سیدالشهدا علیه السلام بلکه فلسفه بعثت تمام انبیاء و اولیای الهی و نزول قرآن است: «کِتَـبٌ أَنزَلْنَـهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّـلُمَـتِ إِلَی النُّورِ» (3)

بر این اساس اصلی ترین کار انبیاء و اولیای الهی ریشه کن کردن بیماری جهل از جامعه است؛ زیرا تا این بیماری علاج نگردد نمی توان انتظار داشت که ارزش های دینی بر جامعه حاکم گردد .

امام حسین علیه السلام نیز برای تحقق این آرمان بلند، خون پاک خود را در راه خدا اهداء کرد و بدین سان اصلی ترین فلسفه زنده نگهداشتن مکتب شهادت به وسیله عزاداری آن حضرت نیز، جهل زدایی جامعه اسلامی است و تا درمان کامل این بیماری خطرناک اجتماعی و حاکمیت مطلق ارزش های اسلامی در جهان تداوم این مکتب ضروری است .
 
ادامه مطلب...


      
ارسال شده در سه شنبه 92/8/14 ساعت 1:22 ع توسط هادی صالحین


«ثار» از ریشه «ثَأر» و «ثُؤرة» به معنای انتقام و خون خواهی و نیز به معنای خون آمده است.(1)

1. برای ثارالله معانی و وجوه مختلفی ذکر شده که هر یک تفسیر خاص خود را می طلبد و در مجموع به این معناست که خداوند، ولیّ دم آن حضرت است و خود او خون آن بزرگوار را از دشمنانش طلب می کند؛ زیرا ریختن خون سیدالشهدا در کربلا، تجاوز به حریم و حرمت الهی و مقابله با خداوند است. به طور کلی از آن جهت که اهل بیت علیهم السلام «آل الله» هستند، شهادت این امامان، ریخته شدن خونِ متعلق به خداوند است.2 اگر چه این واژه در قرآن نیامده است؛ اما می توان آن را با آیات قرآنی این گونه توجیه نمود. خداوند می فرماید: مَن قُتل مظلوماً فقد جعلنا لولیّه سلطاناً؛3 آن کس که مظلوم کشته شده، برای ولی اش سلطه (و حق قصاص) قرار دادیم». هر کسی (صرف نظر از مسلک و مذهبش)، اگر مظلومانه کشته شود، اولیای دم او، حق خون خواهی دارند و از آن جا که اهل بیت علیهم السلام ـ به ویژه امام حسین علیه السلام ـ مظلومانه و در راه ایمان و حق و خداوند کشته شده اند و جان به جان آفرین تسلیم کرده اند، در واقع «ولیّ دم» و خونخواه آنان، خود خداوند است. بنابراین «ثارالله» به این معناست که خون بهای امام حسین علیه السلام، متعلق به خداست و او کسی است که خون بهای امام حسین علیه السلام را خواهد گرفت. این واژه، حاکی از شدت همبستگی و پیوند سیدالشهدا علیه السلام با خداوند است که شهادتش همچون ریخته شدن خونی از قبیله خدا می ماند که جز با انتقام گیری و خون خواهی خدا، تقاص نخواهد شد.4 2. اگر ثار به معنای خون باشد، قطعاً مراد از ثارالله، معنای حقیقی نیست؛ بلکه یک نوع تشبیه، کنایه و مجاز است؛ چون مسلّم است که خدا موجودی مادی نیست تا دارای جسم و خون باشد. پس این تعبیر از باب تشبیه معقول به محسوس است؛ یعنی، همان گونه که نقش خون در بدن آدمی نقشی حیاتی است، وجود مقدس امام حسین علیه السلام نسبت به دین خدا نیز چنین نقشی دارد و احیای اسلام با نهضت عاشورا بوده است. 3. شاید بتوان در این باره با نگاه عرفانی مستند به روایات نیز به نتیجه ای نورانی دست یافت. از امام علی علیه السلام نیز به «اسدالله الغالب» و «یدالله» تعبیر شده است و در حدیث «قرب نوافل» از پیامبر صلی الله علیه وآله روایت شده است که خداوند فرمود: «ما تحبّب الیّ عبدی بشی ء احبّ الیّ مما افترضته علیه و انه لیتحبّب الیّ بالنافلة حتی احبه فاذا احببته کنت سمعه الذی یسمع به و بصره الذی یبصر به و لسانه الذی ینطق به و یده التی یبطش بها و رجله التی یمشی بها اذا دعانی احببته و اذا سألتنی اعطیته؛5 بنده من به چیزی دوست داشتنی تر از واجبات، نزد من اظهار دوستی نمی کند و همانا او با نوافل نیز به سوی من اظهار دوستی می کند. آن گاه که او را دوست بدارم، گوش او می شوم که با آن می شنود و دیده او می شوم که با آن می بیند و زبان او می شوم که با آن سخن می گوید و دست او می شوم که با آن ضربه می زند و پای او می شوم که با آن راه می رود. اگر به درگاه من دعا کند، او را دوست خواهم داشت و اگر از من درخواست کند، به او عطا می کنم». از این روایت، به خوبی آشکار می شود که اولیای خداوند، «خلیفه» او بر روی زمین و مظهر افعال الهی اند. خداوند جسم نیست؛ اما آن چه را که اراده می کند انجام بدهد، از طریق دست اولیای خود به ظهور می رساند و کمکی را که می خواهد به سوی بنده ای بفرستد، با پای اولیای خود می رساند و خونی را که می خواهد از سوی خود برای احیای دین خودش ریخته شود، از طریق شهادت اولیای خودش ظاهر می سازد. از این رو، همان طور که دست امام علی علیه السلام دست قدرت خدا و یدالله است، خون امام حسین علیه السلام نیز خون خدا و ثارالله است. از این رو، در زیارت عاشورا می خوانیم: «السلام علیک یا ثار الله و ابنَ ثاره و الوِتر المَوتور؛ سلام بر تو ای خون خدا و فرزند خون او! سلام بر تو ای یگانه دوران»! همان گونه که مرحوم ابن قولویه در زیارت هفدهم و بیست و سوم امام حسین علیه السلام، این فقره را نقل می کند: «و انّک ثارالله فی الارض و الدم الذی لا یُدرک ترته احدٌ من اهل الارض و لا یُدرکه الا الله وحده».6 همان گونه که نقش خون در بدن آدمی نقشی حیاتی است و بود و نبودش، مرگ و زندگی او را رقم می زند، وجود مقدس امام علی و امام حسین علیه السلام نزد خدا و در دین او چنین نقشی دارند که اگر آن حضرت نبود، اسلام نبود و اگر حسین علیه السلام نبود، اسلام و تشیع نبود. آری، تا یاد و نام سیدالشهدا علیه السلام زنده و بر سر زبان هاست، تا عشق حسین علیه السلام در دل ها می تپد، تا آتش محبت و ولایت او در قلوب انسان ها مشتعل است، تا فریاد «یا حسین» بر بلندای آسمان ها و زمین طنین انداز است، نام و یاد خدا زنده و پایدار است؛ چون او همه هستی خود را در راه خدا انفاق و ایثار کرد؛ سیمای ننگین ریاکاران و تحریف گران زمان را آشکار نمود و نقاب از چهره زشت آنها برداشت و اسلام ناب نبوی و علوی را بر مردم نمایاند. خون او، شرافت ثارالله را به خود اختصاص داد. پی نوشت: 1. ر.ک: الطریحی، مجمع البحرین، ج 1، ص 237، محمد معین، فرهنگ فارسی، ج 1، ص 1185؛ مفردات راغب، ص 81. 2. جواد محدثی، درس هایی از زیارات عاشورا، ص 14؛ اصغر عزیزی تهرانی، شرح زیارت عاشورا، ص 35. 3. اسراء (17)، آیه 33. 4. ر.ک. فرهنگ عاشورا، واژه «ثار». 5. محاسن برقی، ج 1، ص 291. 6. کامل الزیارات، ص 368 و ص 406.




      
ارسال شده در دوشنبه 92/8/13 ساعت 7:58 ص توسط هادی صالحین


مسیر حرکت امام حسین(ع)




      
ارسال شده در یکشنبه 92/8/12 ساعت 1:48 ع توسط هادی صالحین


شعار «مرگ بر آمریکا» اگرچه بعد از پیروزی ملت مسلمان ایران مطرح گردیده اما یکی از شعارهای راهبردی و بنیادین و خودجوش مردمی در ادبیات انقلاب اسلامی به حساب می‌آید.  روند تکوین و شکل‌گیری این شعار نشان می‌دهد که این شعار برآمده از شور و شعور مردم انقلابی ایران است. چنانچه در جریان انقلاب شعار صریح و گسترده ای با مضمون «مرگ بر آمریکا» دیده نمی شود، اما در نیمه دوم سال 57 که به روزهای پیروزی انقلاب نزدیک می شویم به موازات حمایت های آمریکا رهایی علیه رئیس جمهور وقت آمریکا (جیمی کارتر) بر زبان‌ها جاری می شود. شعار دیگری که در این مقطع در سطح وسیع مطرح می گردد، جمله معروف «این شاه آمریکایی اعدام باید گردد» است که حاکی از منطق مخالفت مردم با شاه و بصیرت آنها نسبت به نقش آمریکاست. شعار دیگری که قبل از انقلاب حاوی نام امریکا است، شعار حساب شده‌ای با عبارت «چین، شوروی، آمریکا - دشمنان خلق ما» می باشد که در پاسخ به ادعای دخالت شوروی و کمونیست ها در طرح شعارهایی علیه آمریکا و یا جلوگیری از خطر وابستگی کشور به بلوک شرق، مطرح می گردد.
اما فلسفه شکل گیری شعار مرگ بر آمریکا را باید در رفتار و اقدامات عملی و مواضع دولت آمریکا در قبال انقلاب مردم ایران دانست. چنانچه با فرار شاه به آمریکا، سمت و سوی شعارهای ملت با الفاظ صریح تری متوجه دولت آمریکا گردید و شعار کلیدی «بعد از شاه نوبت آمریکاست»، بر سر زبان‌ها افتاد که حاوی دو پیام مهم بود؛ یکی اینکه عامل اصلی و ریشه انقلاب به مخالفت علیه آمریکا باز می‌گردد و دیگر این‌که گشودن دو جبهه هم‌زمان خطر به تاخیر افتادن پیروزی را در بردارد.
عدم به رسمیت شناختن انقلاب اسلامی، بلوکه کردن اموال ایران، حمایت و پناهندگی سران رژیم، موضع مجلس سنای آمریکا علیه اعدام سران رژیم پهلوی در خرداد 58، طراحی کودتا، حمایت از گروه‌های تروریستی و برانداز و... از جمله رفتارهای خشن دولت آمریکا علیه مردم مسلمان ایران در اوائل انقلاب می باشد که اگرچه واکنش نظام و مردم را در قالب تظاهرات و موضع‌گیری در پی داشت اما به شعار مرگ بر امریکا منجر نشد.
لذا تاریخ رسمی طرح این شعار ماندگار را به دوره پس از اشغال لانه جاسوسی ربط داده و ذکر کرده­اند. اگر چه شعار نصب شده دانشجویان بر سر در سفارت همچنان « خمینی می رزمد، کارتر می لرزد» بود.
با اشغال افغانستان توسط اتحاد شوروی، شعار مرگ بر شوروی نیز اضافه شد. از این پس فهرستی از مرگ ها در پایان تکبیر می‌آمد: مرگ بر آمریکا، شوروی، اسراییل و بعدها منافقین و صدام.
تحول دیگر در مسیر طرح این شعار در مقطع خیانت بنی صدر بود که اسامی اشخاص را بیشتر جایگزین کشورها کرد و مرگ بر بنی صدر، مرگ بر بازرگان، مرگ بر رجوی، مرگ بر صدام، مرگ بر صباغیان ، یزدی، معین فر و ... در افواه عمومی رواج یافت.
بدین ترتیب شعار «مرگ بر آمریکا» به یکی از اصلی‌ترین فریادهای مردم ایران در همه مراسم‌های رسمی و غیر رسمی تبدیل شد و با اوج‌گیری جنایات آمریکا در تحمیل جنگ هشت ساله، دخالت مستقیم نظامی، حمله طبس و مورد هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری ایران، روند صعودی گرفت و تنها در جریان حادثه 11 سپتامبر 2001 به شکل مقطعی فروکش کرد که پس از مدت کوتاهی با نطق جرج بوش که ایران را محور شرارت معرفی کرد، مجددا رونق یافت و تا امروز با صلابت به عنوان یک شعار محوری ادامه دارد. این در حالی است که در مقاطع مختلف من جمله طی هفته های گذشته تلاش های زیادی جهت حذف این شعار صورت گرفته است.

2- زمینه‌های شکل‌گیری شعار«مرگ بر آمریکا»

1/2- رفتارهای آمریکا؛  

- سوابق استکباری آمریکا در ایران از کودتای 28 مرداد 32 و براندازی دولت قانونی

- حمایت همه جانبه از رژیم دیکتاتوری پهلوی

- طراحی و برنامه ریزی برای جلوگیری از پیروزی انقلاب ملت ایران

- اقدامات سخت افزاری و نرم افزاری جهت براندازی نظام جمهوری اسلامی پس از پیروزی انقلاب اسلامی مردم مسلمان ایران که برخی از این اقدامات عبارتند از:

- طراحی چندین کودتای نافرجام نظامی

- بلوکه کردن دارایی‌های ملت ایران در بانک‌های آمریکا

- حمایت از گروه‌های تروریستی و برانداز

- حمله مستقیم نظامی از طریق طبس

- طراحی و تحمیل جنگ 8 ساله از طریق کشور ثالث علیه ایران

- حمله مستقیم به سکوهای نفتی ایران در خلیج فارس

- مورد اصابت قرار دادن هواپیمای مسافربری ایران

- برنامه ریزی و طراحی جنگ نرم و ساماندهی تهدیدات فرهنگی

- طراحی تهدیدات سیاسی و اجرای انقلاب رنگی از جمله طراحی فتنه 88

- اعمال تحریم‌های سخت اقتصادی در مراحل متعدد از طرح داماتو- گیلمن تا تحریم‌های فلج کننده اخیر

2/2- ماهیت انقلاب اسلامی؛

-         تقابل با نظام سلطه و نفی سلطه جویی و سلطه پذیری

-         استبداد ستیزی و استکبار ستیزی انقلاب

-         نفی سلطه شرق و غرب

3/2- آموزه های دینی مردم مسلمان ایران؛

-         آیات الهی در خصوص وجوب جهاد و قیام علیه طواغیت و ظلمه

-         تصریح لزوم تغییر در امت‌ها به دست خودشان

-         لزوم برائت از مشرکان در قرآن

-         دشمن شناسی و تاکید بر بصیرت از نگاه آیات و روایات

-         سیره نظری و عملی انبیاء و ائمه معصومین(ع) به ویژه قیام عاشورا

-         نقش و تاثیر مراجع و علمای شیعی در مقابله با استبداد و استکبار به ویژه مبارزات حضرت امام(ره)

3- سابقه و دلایل مخالفت با شعار مرگ بر آمریکا

از همان روزهای نخستی که شعار «مرگ بر آمریکا» بر سر زبان ها افتاد، عده‌ای به مخالفت برخاسته  و برای حذف آن به اقامه دلایل و بهانه‌هایی پرداخته‌اند:

1/3- یک عده علی الظاهر از روی دلسوزی می‌گفتند؛ این شعار آمریکا را عصبانی کرده و نخواهد گذاشت انقلاب نوپای مردم به ثمر برسد.

2/3- عده ای هم به اینکه ما با مردم آمریکا مشکل نداریم چرا علیه یک ملت شعار می دهیم، استناد کرده و مخالفت می‌کردند که با پاسخ حضرت امام(ره) مواجه شدند. ایشان با منطقی بشردوستانه فرمودند:

«این ملتی که الان دارند فریاد می زنند( مرگ بر آمریکا ) مقصودشان کارتر است، ملت امریکا که به ما کاری نکرده، ملت امریکا اگر بفهمد مطلب را، اگر بفهمد، اگر بفهمد مطلب را ملت امریکا، به حسب وجدان انسانیش با ما موافق است.» (صحیفه نور، جلد11 ص9)

3/3- برخی هم ادعا می‌کردند ما با استکبار در ستیزیم نه با یک کشور خاص، لذا نباید مصداق تعیین کنیم. اینها می‌گفتند به جای «مرگ بر آمریکا» بگوییم مرگ بر استکبار.

این در حالی است که یکی از تاثیرگذارترین کلیدواژه‌هایی که بر شکل گیری شعار مرگ بر آمریکا نقش داشت، طرح مفهوم قرآنی «استکبار» بود که از سوی آیت الله خامنه ای به عنوان سخنران اولین مراسم روز قدس مطرح شد و حضار شعار «مرگ بر استکبار» سر دادند. اندکی بعد این شعار به مرگ بر آمریکا بدل گردید.

4/3- مخالفینی هم بودند که دلایلی با رنگ و لعاب دینی مطرح می کردند. مثل کسانی که می گفتند فحش و نفرین زیبنده یک ملت مدعی تمدن و فرهنگ نیست. مومنین باید دعا کنند نه لعن و نفرین، و این شعارها به زیان اسلام و مذهب تمام می شود. چنانچه آقای هاشمی نیز در خاطرات خود در کتاب صراحت نامه به این موضوع اشاره می کند: «در اجتماعات ما مرگ بر بنی صدر شعار داغ مردم بود و در نماز جمعه خواهش کردم که نگویند. مرگ بر بازرگان هم بود که خواهش کردم نگویند. یک اصل قرآنی مرا به این روحیه رسانده است. آیه قرآن است که بت ها را هم سب نکنید.»

5/3- بهانه دیگر حذف برخی شعارها بود که سبب می شد عده ای آنها را بهانه‌ای برای مخالفت با شعار مرگ بر آمریکا کنند. مثل مرگ بر شوروی، مرگ بر صدام و ... و این درحالی بود که اساسا موضوع این شعارها منتفی شده بود و لذا این احتمال وجود دارد که مردم ایران پس از فروپاشی امریکا دست از این شعار هم بردارند.

در دوره اصلاحات هم تلاش هایی برای کاهش شدت و حدت این شعار به بهانه تنش زدایی صورت گرفت که ا?? جمله می‌توان به طرح جمله «شعار مرگ ندهید. نیازمند زندگی هستیم» از سوی سید محمد خاتمی در اوایل ریاست جمهوری وی در دانشگاه تهران اشاره کرد که عده‌ای آن را متوجه شعار «مرگ بر آمریکا» کردند و این در حالی بود که او هیچ ا??اره مستقیمی به آمریکا نکرده بود و بسیاری نیز نقد او را متوجه شعارهای داخلی در نفی رقیب تفسیر می‌کردند.

4- بسترهای مخالفت با شعار مرگ بر آمریکا

1/4- فضای دوقطبی و موضوع جنگ سرد

2/4- هژمونی و ابهت ساختگی آمریکا در داخل کشور

3/4- وابستگی سیاسی و اقتصادی ایران به غرب

5- تبار شناسی مخالفان حذف شعار مرگ بر آمریکا

1/5- خط سازش (جبهه ملی، نهضت آزادی و....)

وقفه‌ای که در روند طرح شعار مرگ بر آمریکا در اوائل پیروزی انقلاب ایجاد شد، را می‌توان محصول تلاش‌های این جماعت دانست.

2/5- جریان تکنوکرات که بر اساس نیازهای اقتصادی کشور خواستار تنش‌زدایی و کاهش روحیه ستیزه‌جویانه با آمریکا بوده‌اند.

3/5- جریان تجدیدنظرطلب که بر اساس اعتقادات و اندیشه‌های غرب مدارانه تسلیم هژمونی آمریکا گردیده و مفهوم استقلال را متعلق به گذشته می‌دانند.

4/5- واداده‌ها و بریده‌ها که به جهت انفعال و خستگی دست از شعارها و آرمان ها برداشته و خواستار تجدید نظر هستند.

6-    چرایی و چگونگی مهندسی تلاش‌های اخیر جهت حذف شعار مرگ بر آمریکا

1/6- سوء استفاده از شرایط کنونی با تحلیل تاثیر گذاشتن تحریم ها

2/6- تبدیل تقاضای حذف شعار به مطالبه مردمی

3/6- مغتنم شمردن فضای اعتدال و رویکرد تنش‌زدایی در عرصه سیاست خارجی برای رسیدن به یک هدف دیرینه

4/6- ارسال پالس مثبت عملی از جانب مردم برای آمریکا

 

7- حضرت امام(ره)؛ موافقت یا مخالفت با شعار مرگ بر آمریکا؟

طی روزهای اخیر مخالفان شعار مرگ بر آمریکا جهت رسیدن به اهداف خود،  مدعی موافقت حضرت امام‌(ره) با حذف این شعار شده و متاسفانه چنین القاء نموده‌اند که آن امام سفر کرده با برخی مسائل برخوردی دوگانه داشته و یا خلوت و جلوتشان تفاوت‌هایی داشته که البته با شناختی که مردم کشورمان از صداقت ایشان دارند نه این حواشی را باور دارند و نه اصل ادعای مخالفان را می‌پذیرند. سیره عملی و مواضع قاطعانه امام راحل(ره) بیانگر کذب این ادعا می باشد که ذیلا به برخی از موارد آن اشاره می‌شود:    

1/7- باور حضرت امام(ره) به تاثیر عملی شعار«مرگ بر آمریکا»؛ معمار کبیر انقلاب اسلامی به تاثیر عملی شعار مرگ بر آمریکای مردم اعتقاد داشتند و می فرمودند: اگر همه مسلمینی که در دنیا هستند الان که قریب یک میلیارد هستند، اگر در روز قدس همه بیرون بیایند از خانه، فریاد کنند مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل و مرگ بر شوروی، همین قول مرگ بر شوروی برای آنها مرگ می آورد.( صحیفه نور ج 12 ص 276).

و در جای دیگری به نتایج عملی این شعارها اشاره کرده و می فرمایند: «ما شعار سرنگونی رژیم شاه را در عمل نظاره کرده ایم، ما شعار آزادی و استقلال را به عمل خود زینت بخشیده ایم، ما شعار مرگ بر آمریکا را در عمل جوانان پر شور و قهرمان و مسلمانان در تسخیر لانه فساد و جاسوسی آمریکا تماشا کرده ایم، ما همه شعارهایمان را با عمل محک زده ایم». (صحیفه نور ج21 ص 95)

2/7- تلاش برای فراموش نشدن شعار مرگ بر آمریکا؛ ایشان توطئه‌های تلاشگران برای منسی شدن(فراموشی) این شعار را تقبیح کرده و در مورخه 13/4/60 نسبت به حوادث عاشورای آن سال واکنش نشان داده و می فرمایند:«  بی جهت نیست که در آن نطق های با اجتماع زیاد روز عاشورا سوت می زنند و کف می زنند، امام مظلوم ما به شهادت رسیده، روز شهادت امام مظلوم ما، پای نطق و سخنرانی یک نفر آدمی که با آنها دوست است کف می زنند و سوت می کشند و آمریکا را از یاد می برند. خط این بود که اصلاً آمریکا منسی بشود. یک دسته شوروی را طرح می‌کردند تا آمریکا منسی بشود، یک دسته الله اکبر را کنار می‌گذاشتند، سوت می زدند و کف می زدند آن هم در روز عاشورا، خط این بود که این قضیه مرگ بر آمریکا منسی بشود. و لهذا دیدید که آن روزی که این جوان‌های بیدار عزیز ما این لانه جاسوسی را گرفتند، این شیاطین به دست و پا افتادند».(صحیفه نور ج 15 ص66)

3/7- افتخار به طرح این شعار؛ ایشان در مقایسه شرایط قبل و بعد از انقلاب یکی از نقاط افتخارآمیز را همین شعار دانسته و می فرمایند:« حالا کسانی که اطلاعات عمیق دارند، از آنها باید بپرسید. این را مقایسه کنید با حالا و پاسدارن عزیز ما و ارتش ما و ژاندارمری ما و شهربانی ما. چه شد که آن‌وقت آن‌طور بود، در مقابل اجنبی آن‌طور زبون بودند و این وقت این‌طور است که جوان‌ها در مقابل آمریکا ایستاده اند و شعار می‌دهند و می‌گویند که مرگ بر آمریکا؟».(صحیفه نور ج 17 ص 108)

4/7- اجازه ندادن طلبکاری به مخالفان شعار مرگ بر آمریکا؛ حضرت امام (ره ) از این شعار دفاع کرده و به کسی اجاره نمی دادند تا آن را زیر سوال ببرد. لذا خطاب به مخالفان این شعار می فرمایند:« انقلاب به هیچ گروهی بدهکاری ندارد و ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان خود را به گروه ها و لیبرال ها می خوریم، آغوش کشور و انقلاب همیشه برای پذیرفتن همه کسانی که قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولی نه به قیمت طلبکاری آنان از همه اصول، که چرا مرگ بر آمریکا گفتید! چرا جنگ کردید! چرا نسبت به منافقین و ضد انقلابیون حکم خدا را جاری می کنید؟ چرا شعار نه شرقی و نه غربی داده اید؟ چرا لانه جاسوسی را اشغال کرده ایم و صدها چرای دیگر».(صحیفه نور ج21 ص 96)

8- دلایل استمرار و تداوم شعار مرگ بر آمریکا

1/8- تداوم خوی استکباری و سیطره‌جویی آمریکا در جهان

2/8- استمرار خصومت و دشمنی آمریکا با جمهوری اسلامی ایران

3/8- مردمی بودن و خودجوش بودن شعار مرگ بر آمریکا

4/8- تعارض هویت انقلابی و اسلامی نظام جمهوری اسلامی ایران با نماد نظام سلطه

5/8- وجود دیوار بلند بی‌اعتمادی در نزد ملت ایران نسبت به آمریکا

6/8- تقویت و تحکیم گفتمان مقاومت و بیداری اسلامی

7/8- اقدامات شرارت‌بار آمریکا نسبت به ملت‌ها و دولت‌های مستقل و حمایت از گروه‌های تروریستی

8/8- عدم تغییر راهبردها و سیاست‌های عملی آمریکا در تحت فشار قرار دادن ملت ایران و بلوکه‌سازی و غارت اموال و دارایی‌های ایران

9/8- مبارزه با نماد سلطه

10/8- وجود نفرت از جنایت‌های آمریکا علیه ایران در حافظه و خاطره تاریخی ملت ایران

 




      
ارسال شده در یکشنبه 92/8/12 ساعت 1:20 ع توسط هادی صالحین


مسئول ستاد اقامه نماز کشور با اشاره به در پیش بودن سالروز تسخیر لانه جاسوسی گفت: آیه دوم سوره مبارکه حشر مصداق عینی یوم‌الله 13 آبان است. حجت‌الاسلام والمسلمین محسن قرائتی مسئول ستاد اقامه نماز در کشور در گفت‌وگو با خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس، با اشاره به در پیش رو بودن یوم‌الله 13 آبان، گفت: این روز نه تنها روز تسخیر لانه جاسوسی و روز ملی مبارزه با استکبار جهانی است بلکه روزی است که امام بازداشت و به ترکیه تبعید شد. این معلم قرآن با اشاره به آیه دوم سوره مبارکه حشر تصریح کرد: این آیه مصداق عینی واقعه تسخیر لانه جاسوسی است. قرائتی ضمن تفسیر این آیه از قرآن کریم ادامه داد: «هُوَ الَّذی أَخْرَجَ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ مِنْ دِیارِهِمْ» یعنی خداوند کفار را از خانه‌هایشان بیرون راند. سفارتخانه، خانه آمریکا بود و خداوند آنها را از طریق دانشجویان پیرو خط امام از خانه خودشان بیرون کرد. و «لِأَوَّلِ الْحَشْرِ» یعنی در مراحل اولیه انقلاب. مسئول ستاد اقامه نماز در کشور ادامه داد: «ماظَنَنْتُمْ أَنْ یَخْرُجُوا» یعنی شما پیش‌بینی نمی‌کردید که آمریکا با چنین ذلتی از خانه خودش بیرون رانده شود. «وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ مانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ» خودشان هم می‌گفتند چون اینجا سفارتخانه است هیچ کس نمی‌تواند به آنها معترض شوند زیرا گمان می‌کردند این قلعه و دژ مانع از جسارت دیگران به آنها خواهد شد. قرائتی اظهار داشت: «فَأَتاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَیْثُ لَمْ یَحْتَسِبُوا» ولی خداوند از راهی که تصور نمی‌کردند بر آنها درآمد. یعنی دانشجویان پیرو خط امام از راهی که آنها پیش‌بینی نمی‌کردند (از راه دیوار) به داخل سفارتخانه رفتند و آنجا را تسخیر کردند. «وَ قَذَفَ فی‏ قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ» خداوند در قلب آنها وحشت انداخت. وی در ادامه تفسیر این آیه افزود: «یُخْرِبُونَ بُیُوتَهُمْ بِأَیْدیهِمْ» یعنی آنچه ساخته بودند با دستان خودشان خراب کردند. این قسمت از آیه اشاره دارد به اسناد و پرونده‌هایی که خودشان جمع‌آوری کرده بودند اما مجبور شدند از طریق دستگاه‌های کاغذ خورد کن نابود کنند. «وَ أَیْدِی الْمُؤْمِنینَ» و یک سری آثاری که از خود باقی گذاشته بودند به دست مومنان نابود شد. این معلم قرآن در تفسیر قسمت پایانی آیه اظهار داشت: «فَاعْتَبِرُوا یا أُولِی الْأَبْصارِ» عبرت بگیرید این صاحبان بصیرت و چشمان خود را باز کنید که اگر قهر خدا نازل شود هیچ کاری از دست آمریکا، سفارتخانه و محاسبات دیپلماتیک ساخته نیست و چند جوان با دست‌های خالی و از راهی که حتی تصور هم نمی‌شود می‌توانند خیلی کارها را عملی کنند. قرائتی در پایانِ تفسیر آیه دوم از سوره حشر با بیان اینکه حرف اول را همیشه قرآن می‌زند، خاطرنشان کرد: حیف است که به سراغ قرآن نرفته‌ایم و به امید روزی که حلاوت قرآن را بچشیم. مسئول ستاد اقامه نماز در کشور در پایان با اشاره به شعار مرگ بر آمریکا گفت: تا زمانی که آمریکا، آمریکاست، شعار مرگ بر آمریکا زنده است؛ اما اگر این کشور آدم شد ما هم دست از این شعار برمی‌داریم.




      
<      1   2   3   4   5   >>   >